فروغی و ٨٠٠ نفر!؟ ابراهیم فرشی

فروغی و ٨٠٠ نفر!؟ ابراهیم فرشی
آخشاملار قوشور هر قوش مین دستان – بورا کوردوستان- بورا کوردوستان- وار اولسون بیزیم قارداش کوردوستان
غروب هر پرنده‌، هزار داستان می سراید– اینجا کردستان، اینجا کردستان- زنده باد برادر ما کردستان-،،علیرضا نابدل،،
زمانی نیما، شاملو، سلطانپور و دیگرانی چون نابدل شاخص نخبگان فارس و آذری بودند و ارزشهای فرهنگی، ادبی، اجتماعی دیگران از جملە مردم کرد را پاس می داشتند. زمانی نیز محمد علی فروغی نخست وزیر کشور”ایران”(این نام پیشنهاد وزارت امور خارجه‌ آلمان درسال ١٩٣٣ بود و سال ١٩٣٥ رسمیت یافت)‌، با صدور بخشنامه‌ها زبان، فرهنگ، ادبیات و هنر و ارزشهای تاریخی و اجتماعی ملتهای غیر فارس از جملە کردها را ممنوع می کرد. این نگرش و سیاست رسمی دولت “ایران” به‌ کتابهای درسی راه‌ پیداکرد‌ و‌ هویت مستقل (کورد) در جهت ذوب در ملت فارس، رسما” انکار شد. این همان سیاستی بود که‌ در ترکیه‌ حذف نام کورد و حقوق آنانرا بدنبال داشت. در سوریه محرومیت حق شهروندی‌ دهها هزار نفر کرد را موجب شد.
این نگرش، باور نخبگان بعداز فروغی را نیز شکل داد. اینک در ٨٣ سالگی مرگ فروغی، ٨٠٠ نفر در کسوت روشنفکر دینی و غیردینی والبته‌ تمامیت خواه‌، پاسداشت زبان، فرهنگ، هنر و جشنهای ملی کرد را تهدیدی برای حاکمیت سیاسی، دینی فرهنگی، آموزشی و اجتماعی خود، پنداشته‌‌ و بسان رژیم آخوندی که‌ (زارا و سروه)‌ها را به‌ جرم تدریس زبان کردی راهی زندان می کند، در نامه‌ای خواستار تضیق بیشتر حقوق انسانی، اجتماعی، تاریخی، فرهنگی کردها شده‌اند. اینان به‌ این ملت می تازند چون‌ جشن نوروز باستانی خود را بر اساس میل، رغبت و رسوم چند هزار ساله‌ خود، به‌ مانند جشن “اکیتو”ی سومیریها که‌ آغاز سال نو و بهار می باشد، برگزار میکنند. این نامه نه‌ در قرون وسطی بلکه‌ در بهار سال ٢٠٢٥ منتشر شده‌ است.
بسیاری از کردها، آذری ها در دوران پهلوی بە بهانە داشتن کتاب بە زبان آذری و کردی بە درون سیاچالها انداختە شدند. این ارمغان رژیم پهلوی برای ملتهای نه‌ فارس بود، که‌ خود را نوین تلقی میکرد و داعیە فرهنگ ٢٥٠٠ سالە را داشت. این رژیم در طول پنجاە سال دیکتاتوری خود سعی کرد، تاریخ را وارونە جلو دهد و آنچە حاصل فکر، اندیشە، احساس دیگران بود، بنام خود در بازار داخلی و خارجی با صرف سرمایەهای عمومی، تحت نام “ایران”، “پرزین” به‌ فروش برساند. برای رسیدن بە این هدف تاریخنویس و شرقشناس را در داخل و خارج اجیر کرد و نوید رسیدن بە دروازه‌ تمدن بزرگ را بە جهان میداد و در شیراز و تهران افراد دستچین شده‌ جهان را جمع میکرد تا فرهنگ ٢٥٠٠ سالە را بە رخ آنان بکشاند و آنرا به‌ “تاریخ” تبدیل کند. بخشی از این تاریخ را مرور کنیم.
جنگهای پارس علیه‌ یونان بنام جنگ میان هلینی ها و بربرها Hellenen und Barbaren در تاریخ ثبت شده‌ است. پارس ها در ٤٩٠ پیش از میلاد شهر آتن را به‌ آتش کشیدند و بسیاری را قتل عام کردند. شهری که‌ در آنزمان مهد قانون، فرهنگ، فلسفه‌، تئاتر، هنر و دمکراسی بود. در همان سال شهر اره‌تریا Eretria غارت و به‌ ویرانه‌ تبدیل شد. سپاه‌ خشایار مراکز دینی شهر دفی Dephi آپولون را ویران کرد. کتاب هردوت و تاریخ کلاسیک یونان خبر از ویرانی و آتش زدن شهر پلاتایآی Plataiai، شهر تسپیای Thespiai می دهند. این ٨٠٠ نفر تاریخ شهر سلامیس Salamis را بخوانند که‌ در قالب نمایشنامه‌ای جریان آتش زدن آن در سال ٤٧٢ قبل از میلاد به‌ تصویر کشیده شده‌‌ و کارگردان آن از طرف دادگاه‌ شهر محکوم به‌ جریمه‌ شد، چرا که‌ اجرای نمایشنامه‌ باعث آزار روحی تماشاچیان شده‌ بود. نیاکان شما این کشور را به‌ ویرانه‌ تبدیل کردند. آیا مرجع افتخارات شما این تاریخ و تمدن است؟ نمایشنامه‌ “پارس ها Die Perser” تنها درام باقی مانده‌ از آن دوران(آنتیک)، فساد دربار شاهان پارس را به‌ تصویر کشیده‌. تاریخ هرودوت Herodot ، اشعار و سرودەهای آن زمان آنچه‌‌ بر سر مردم، شهرها، فرهنگ، هنر، فلسفه‌ در این سرزمین آورده‌ شده‌ است را بازگو می کنند.
تاریخ لشکرکشی های نیاکان شما به‌ سرزمینهای مصر، هندوستان، ماد، ارمن، آسور، یهود، در تضاد با آن افسانه‌هائیست که‌ آنرا تاریخ خوانده‌اید و آموزش دادەاید.‌ به‌ مردم بگوئید که‌ چرا مغول و تاتار و اعراب مسلمان و دیگران در سرزمین شما توانستند ادامه‌ راه‌ خشایارشاه‌ و دیگرانی چون او باشند، اما برنامه‌ مدرن اسکندر مقدونی که‌ شما آنرا گجسته(ملعون)‌ می دانید، در این سرزمین برعکس مصر و هندوستان توفیقی نداشت! چرا سرزمین پارس راه‌ منطق، فلسفه‌، قانون، پارلمان، آزادی و عدالت را تا به‌‌ امروز طی نکرده‌ و در تفکرات افسانه‌ای و مذهبی و دینی خود درجا می زند! کشور شما چرا هنوز زیر سلطه‌ دیکتاتورهای کوچک و بزرگ باقی مانده و چرا شمار فروغی ها بیشتر و بیشتر می شود؟
در نمایشنامه‌ “پارس”ها مادر خشایار می گوید: ،،وای چه‌ دردی، که‌ جوانان “خالص” پارس به‌ زمین افتاده‌اند،،. آنزمان هم نیاکان شما خود را خالص تر از دیگران می پنداشتند. درست به‌ مانند آن ٨٠٠ نفری که‌ خود را صاحب نوروز و فرهنگ پارسی می پندارند و دیگران را به‌ نوعی شایسته‌ نمیدانند که‌ جشن نوروز آنها را کوچک و کوچکتر از آن کنند، که‌ آن ٨٠٠ نفر می پندارند. در همین نمایشنامه پیام رسان جنگ در مورد حمله‌ آتن گزارش می دهد:،، ما می خواستیم شهر را ترک کنیم، اما با مقاومت مردم شهر نیز روبرو بودیم”(). در جای دیگر از بدشانسی پارسها می گوید و همان فرهنگ را بازتاب می دهد که‌ از زبان پاسداران اسلام و شاه‌ پرستان برون آید:” جرئت، خون میآورد و خون اشک سرازیر می کند،،.()
آتن شهر فلسفه‌، تئاتر، قانون، هنر، دمکراسی، شهر معماری بود، ارمغان نیاکان شما به‌ این شهر و شهرهای دیگر یونان که‌ شهر- دولت مستقل بودند، چه‌ بود؟ ارمغان نیاکان شما به‌ سرزمین ماد، بجز مادکشان و مغ کشی چە بود؟ ارمغان دولتهای نوین شما به‌ سرزمین کردستان چه‌ بود؟ ارمغان شما به‌ شهرهای اورمیه‌ سمکو، مهاباد قاضی محمد ، کرمانشا گرجی بیانی ، سنندج برادران ناهید و شهرهای سقز و بانه‌ و مریوان و بوکان و نقده‌ چه‌ بود، بجز اعدام‌ دختران جوان و کودک١٣ساله‌ ؟ ارمغان شما به‌ روستاهای قارنا، قالاتان، حسین مامه‌ و شهرهای سردشت و حلبجه‌ چه‌ بود؟ ارمغان شما در طول قرنها برای مردم کرد و کردستان چه‌ بود؟ آیا غیر از آتن و سلامیس با سنندج و سقز و سردشت برخورد شد؟ هێمن شاعر کرد خطاب بە تهران می نویسد:” سەقز و سەردشت و سابڵاخ و سنەی کرد غەرقی خوێن- سێ تری ویستن گوتی بۆ سفرە حەوت سینم دەوێ”
سقز و سردشت و ساوجبلاخ و سنندج را غرق در خون کرد- سە سین دگر خواست و گفت برای سفرە هفت سین می خواهم!
چرا هیتلر “نژاد خالص” خود را در آریایی بودن بازیافت؟ چرا مردم‌ شیفتە هیتلر، بنا به‌ گفته‌ سفیر آنزمان بریتانیا در تهران‌ سالهای ١٩٣٩-١٩٤٥با دیدن عکس هیتلر از تلویزیون مجذوب او شده‌ و به‌ احترام او می ایستادند.(Die Deutschen und der Iran-Teheran 1943-Matthias Küntzel). چرا تاریخ و فرهنگ ٢٥٠٠ ساله،‌ آغاز نوین خود را در بهمن سال ١٣٥٧ در اسلام بازیافت؟ چرا اکنون حکومت قرون وسطایی اسلامی، یکی از جنایتکارترین حکومتهای تاریخ خاورمیانە بر سرزمین شما تسلط پیدا کرده‌؟ چرا مردمان سرزمین شما به‌ این حکومت جهل قرون وسطایی رای دادند و چرا کردها از همان روز اول خط بطلان بر این حکومت و فرهنگ و روشنفکران آن کشیدند!
٨٠٠ روشنفکر کە اکنون شمار آنان بە ٩٠٠ تن رسیدە است، خود را جزو ملت بزرگ ایران( فارس) نامیدە و دیگران را تا حد گروه، قوم، ساکنان محلی پایین آوردە و زبان و فرهنگ و اتنیک و هستی آنها را بە سخرە گرفتە و از حاکمان قرون وسطایی و “جامعە بازماندە از رژیم پهلوی و اسلامی” می خواهند کە بە هوش باشند و اجازە ندهند “سرمایە”های ملی آنان از طرف این قوم و ساکنان محلی بە تاراج یا کجراهه‌ برود!
پیشینە این مردمان محلی، بنا بە تازەترین تحقیقات در مزوپوتامیا (سرزمین میان دو رود دجلە و فرات) تا بە زنجیرە کوههای زاگرس، بە سیزدەهزار سال قبل می رسد. رژیم اسلامی تمدن ٢٥٠٠ ساله‌ پهلوی ها را به‌ ٩٠٠٠ سال ارتقا داد و ٨ سال پیش در شهر بن آلمان نمایشگاهی تحت عنوان تاریخ تمدن٩٠٠٠ سالە را در یکی از موزەهای این شهر برپا کرد، اما انچه‌ به‌ نمایش گذاشته‌ شده‌ بود، کمتر ربطی به‌ تاریخ و فرهنگ مورد ادعای آنان داشت، آثار بە نمایش گذاشتە شدە‌ عمدتا” مربوط بە کردستان و آذربایجان و ایلام بود. در سال ٢٠٠٠ نیز در همان شهر و همان موزه‌ تاریخ سه‌هزار ساله‌ را به‌ نمایش گذاشتند، کە آن نیز بازتاب تمدن مورد ادعای آنان نبود.
در تحقیقات ژنتیکی کە چند سال پیش همزمان در ایتالیا، آلمان، انگلستان اسرائیل بر روی انسانهای خاورمیانە انجام گرفتە از جملە کرد، آذری، فارس، ارمنی، یهودی(اسرائیلی)، برخلاف تمامی جعلیاتی کە در طول صد وبیست سال گذشتە از طرف حکومتهای رضاشاە تا بە خامنەای در ایران و خارج توسط مزدبگیران اروپائی آنان بنام شرق شناس، ژورنالیست، محقق انجام گرفتە، ثابت شدە، کردها بیشترین ژن مشترک را با ارمنی و یهودیان دارند تا با فارس و این منطبق بر تاریخ مشترک و همگونە این مردمان است.(Die Herkunft der Kurden: Ferdinand Hennerbichler)
کردها علیرغم تاریخ پر فراز و نشیبی که‌ داشته‌اند، فرهنگ، زبان، هنر و مراسم ملی و آیینی خود را حفظ کرده‌اند. میترا، زرتشت، زروان و دیگر سنبل های فرهنگ و باور و هنر هنوزهم بخش جدایی ناپذیر فرهنگ و اعتقادات مردم کرد هستند. این ٨٠٠ نخبە بهتراست سفری بە آمید(دیاربکر) تا بە هولیر(اربیل)، قامشلو، کرمانشا، هورامان (اورامان)، ایلام و‌ خرم آباد داشتە باشند تا بدانند، کدام ملت از فرهنگ و زبان و آیین دیگری تعذیە کردە و فرهنگ و تاریخ دیگران را در بازار مکارە اینجا و آنجا بە نام خود بازاریابی کردە است. پیشینە کردها تنها در آن محدودەای کە زیر سلطە ترکیە، عراق،ایران و سوریە قرار گرفتە است، خلاصە نمیشود. سری بە کشورهای بالکان، خاورمیانە بزنید تا بدانید فرهنگ، زبان، موسیقی، رقص، آیین و رسومات این ملت از کجا تا بە کجاست. بهتر است تحقیقات گستردەای نیز در زمینە زبان، فرهنگ، تاریخ و هرآنچە بە نام خود قبضە کردەاید انجام دهید، تا بدانید از کجا آمدەاید و با مردمان دیگر سرزمینها چە کردەاید. برخی از محققان راستگوی شما در طول ١٢٠ سال گذشتە، فهمیدەاند کە چطور تاریخ در این سرزمین وارونە شدە است. سری بە تحقیقات آنان بزنید.
اندکی تامل کنید و زبان روزانە خود را بنگرید، تا درک کنید تقی ارانی ها کە تلاش میکردند زبان فارسی را از کلمات عربی، ترکی، کردی، انگلیسی، فرانسە، آلمانی تخلیە کنند به‌ کدام نتیجه‌گیری رسیدند! بە تحقیقات جهانی در مورد زبانها مراجعە کنید تا بدانید زبان شما در برابر همین زبان کردی کە سالها در کتابهای درسی شما لهجەای از زبان فارسی قلمداد می شد، در چە جایگاهی قرار دارد. سری بە کتابها و تحقیقات کردها در ٥٠ سال اخیر ازجملە چند جلد کتاب( پازار: فەرهەنگی ئینسایکلۆپێدیکی ڕەنگی کوردی) در مورد رنگ در زبان کردی بیاندازید. در زمینە موسیقی تحقیقات متعدد اروپائیان، ترکها، اعراب و فارسها را ببینید تا بدانید موسیقی کردی در خاورمیانە و اروپا از هفت صد سال قبل از میلاد تا بە امروز چە نقشی داشتە است. سری بە دیکشنریهای زبانهای متفاوت اروپا بزنید تا بدانید قدیمیترین نشانەهای ارتباطات که‌ بر روی هزار خشت نقش بسته‌ است در سرزمین ( ڕوژآوا)ی کردستان پیدا شدە است که‌ مربوط به‌ ١٢٠٠٠ سال پیش است. سری به‌ کتابها، فیلم ها، اسناد بزنید تا بدانید در هشتاد سال گذشته‌ و بخصوص در ٣٠ سال گذشته‌ در شمال و جنوب کردستان چه‌ آثاری از زیر زمین پیدا شده‌ است. زبان امروز کردی را در کنار دیگر زبان ها بگذارید و پاسخ این پرسش را پیدا کنید، کە چطور امکان دارد زبانی که‌ شما آنرا یکی از لهجه‌های زبان خود می دانید، گسترده‌ تر‌ از “زبان مورد ادعای شما” باشد!؟ کردها باید چە چیزی را بە شما ثابت کنند و چرا؟!
کردها بزرگترین ملت بدون دولت این کره‌ خاکی هستند که به‌ دلیل اشتباهات فاحش خودشان و اشغالگران منطقه‌ و جهان،‌ هنوز دولت مستقل خود را ندارند. آنها می توانستند در قرن ١٩ مانند ملل یونان، ارمن، بلغار و دیگران خود را از زیر یوغ ترکان عثمانی، اعراب مسلمان و پارس بیرون بکشند، اما این کار را نکردند.
استثمار کردها، تنها بە استثمار جسمی، خاک و سرزمین خلاصه‌ نمیشود، بلکە تمامی زمینەهای فرهنگ، زبان و آیین آنها را شامل می شود. ترکان عثمانی‌ نه‌ فقط بسیاری از آثار تاریخی، فرهنگی و موسیقی کردی را به‌ اسم خود ثبت کرده‌اند، بلکه‌ بسیار کتاب به‌ زبانهای آلمانی و انگلیسی منتشر کرده‌اند و بخش قابل توجهی از لایه‌های فرهنگی کرد را از غذا گرفته‌ تا به‌ هنر و ادبیات به‌ نام خود معرفی کرده‌اند و اینک اردوغان می خواهد همان کار را با نوروز انجام دهد. کاری کە ترکهای عثمانی، اعراب مسلمان و پارسها در طول تاریخ گذشتە، بخصوص در ١٢٠ سال گذشتە انجام دادەاند. بدون شک اگر کردها هم کشور خود را می داشتند، اینک مجبور نمی شدند در برابر این ٨٠٠ نفر به‌ دفاع از خود برخیزند. بر سر کردها همان آمده‌ است که‌ اروپائیان از قرن پانزده‌ به‌ بعد بر سر بومیان آمریکا، کانادا، استرالیا و آفریقا آوردند.
خانمها و آقایان شاعر، نویسنده‌‌، هنرمند و نخبگان امضاء کننده‌ نامه‌!‌
ملت کرد، ساکن در مزوپوتامیا و زاگرس که‌ امروز شمار آنان از ٦٠ ملیون فراتر رفته‌ است، نیازی به شما و نسخه‌های شما ندارد. مردم کرد قرابتی با شما نداشته‌ و از دیگرانی چون شما نیز برای برپائی مراسم و جشنهای خود و اینکه‌ چگونه‌ زندگی کنند و چه‌ لباسی بپوشند و چه‌ سیاستی پیشه‌ کنند، دستورالعمل‌ نخواهد گرفت.
فیلسوفان و تاریخ نگاران یونان قبل از میلاد نه‌ فقط انتقادات خود را در مورد “پارس” بیان کرده‌اند، بلکه به‌ نقاط مثبت هم اشاره‌ داشته‌اند. بهتر است شما نیز دو جنبە خود و تاریخ خود را بشناسید و رهرو نیاکانی چون فروغی ها نباشید. عظمت طلبی از نوع اسلامی و پارسی و ایرانی آیندەای نخواهد داشت.‌ دو رژیم اسلامی و پهلوی با هزینەکردن جان انسانها و سرمایەهای مادی و معنوی امتحان کردند و شکست خوردند.
کردها نیز باید تاریخ و اشتباهات سیاسی – فکری خود را مورد بررسی مجدد قرار دهند و آینده‌ خویشتن خویش را بسازند.
اگر نیاکان شما به‌ جای لشکرکشی، به‌ حقوق دیگران احترام می گذاشتند، “پرزین” شما هم یونانی در منطقه‌ می شد. اگر پیشکسوتانی همچون فروغی و شمای امروزین، آزاداندیش می بودید، کشور امروز شما سویسی بود در خاورمیانه‌‌. اما کشور امروز شما جزو دیکتاتورترین کشورهای جهان و همردیف ترکیه و افغانستان و متحجرترین کشورهای اسلامی منطقه‌ است.‌ آیا شما در ساختن این “ایران” سهیم بودید؟!
باشد شما و همسایگانتان آینده‌ای‌ پر از صلح و آرامش داشته‌ باشید! شما می بایست خود را در مراسم نوروز و رقص و شادی مردم کرد(کورد) و مبارزات آنان و خیزش ژینا بازمی یافتید، نە در کنار فروغی ها. می بایست روشنگر می ماندید و به‌ مانند روشنگران فارس از راستی، حقیقت و حقوق دیگران دفاع می کردید!
آوریل ٢٠٢٥ آلمان
ابراهیم فرشی