کامێنتی دررابطە با “درباره سلاح احزاب مسلح کُردی” حسن حاتمی
کامێنتی دررابطە با “درباره سلاح احزاب مسلح کُردی” حسن حاتمی
خانم معصومە قربانی در روز چهارشنبە ٥ جولای ٢٠٢٣، برابر با ١٤ تیر ١٤٠٢، در سایت “ایران امروز” مطلبی زیر عنوان “دربارە سلاح احزاب مسلح کوردی”، نوشتە بود و کامنتهای چندی هم در تأید آن نوشتە شدە است. کامینت من هم چنین است:
با درود بە خستە نباشید بە نویسندەی محترم مطلب، خانم معصومە قربانی و همەی کامنیت نویسهای عزیز. نقد من بە این نوشتار و همەی کامنتهای همسو ،این است کە اکثر شماها عزیزان غیر کورد هستید و یا از دیدگاە “مرکز گرایی مطلق” یا “تمامیت خواهی” نە فقط در مورد کوردستان بلکە همەی مناطق و مردمان غیرە فارس، با دیدەی یک ملت، یک زبان، یک پرچم و تمامیت ارضی مینگرید.!!!؟؟؟ کە این صورت مسئلە بعد از مشروطیت نادرست بودە وهنوز هم ادامە دارد، کە این پارادایم کە متأسفانە، فقط نفی، انکار، سرکوب، حملە و یورش برای آسمیلاسیۆن را در نظرداشتە و دارند. برای یک لحظە “چشمها را باید شست” و طوری دیگر باید دید و اندیشید. فرض کنید: اگر بە فارسها گفتە شود، زبان نوشتاری قدغن، فرهنگ قدغن، لباس قدغن، حقوق قدغن، برابری قدغن، دیالوگ برابر قدغن، تفکر ملی بە قول شما “قومی، ایلی، عشایری” آنهم در قرن ٢٠م و ٢١م قدغن !!!؟؟؟ امور منطقە بدست شایستگان و نخبەهایتان قدغن، نیرویی نظامی داخلی منطقەای با هر نامی باشد قدغن وووووو. شما چکار خواهید کرد؟
از سوی دیگر این سلاحهای کە در دست پیشمرگان کوردستان و احزابشان هستند، دفاعی و سبک نە سنگین و تهاجمیاند. تهاجمات همیشە از سوی سلطەگری رژیمهای حدود ١٠٠ سال اخیر پهلویها و ج. ا. بودە است. بە جنگ نقدە اشارە کردید، کوردها و حزب دموکرات کوردستان فکر نمیکردند کە مسلحین، قطاری و معبودی و ساواکیها و حسنی امام جمعە بعدا” بچە کش خود و کوردها با ظهیر نژادی کە میخواست با حمام خون راە انداختن برعلیە کورد و کوردستانیها، ای چە بسا تورکها هم کە بە گردن کوردها بیندازد، ازمریدان فرماندەی بزرگ ارتشداران … بە تاریخ سپردە شدەاش بە وسیلەی خلقها و مردمان موجود در ایران، برای اثبات خود بە رژیم جدید کە بعدا” معلوم شد کە چە خونریزهایی و ضد بشرهایی بر گردەی مردمان ایران سوار شدند، چە خونهایی ریخت!!!؟؟؟
جنگ نقدە سە شبانە روز بود و خیلی هم ناخواستە و نادروست بود. کوردها فقط برای متینگ بە آنجا رفتە بودند و بە قول خانم قوربانی”کشودن دفتر حزب دموکرات”. بعد از سخنرانی زندە یاد دکتر قاسملو، شک نکیند، اگر توطئەی قم، تهران، لشکر٦٤ پیادە ارتش مستقر در ارومیە و مزدورانی کە نامشان ذکر شد نبود، تورکها کە همەی موقعیت ملی و حقوقیشان، بە جز تفاوت مذهب شان، همدرد و هم سرنوشت کوردها بودە و هستند، خیلی از آن استقبال میکردند. چرا؟ چون دکتر قاسملو در مورد ظلم و ستم روا داشتە شدە بر آنان و دوستی با آنان سخن میگفت. مطمئنا” آنها هم اگر هفتەی بعد میتوانستند، یا میخواستند و توطئەای در کار نبود، میتینگی برگزار کنند، کوردها را دعوت و دفتر یک حزب تورکی در محلەی تورکها دایر میکردند و باهم مانند شورای شهر مختلط و متحد تورکها و کوردها در نقدە تا قبل از روز میتینگ عادی پیش میرفت در فضای دوستانەی حزبی زندگی را آغاز میکردند و خودشان با درایت و عقلانیت و بدون جنگ و خونریزی و مسالمت آمیز در مورد ادارەی شهرنقدە و حومە برنامە ریزی میکردند. شرکت کنندگان در متینگ هم بە خانەهای خود بدون ریختن قطرە خونی برمیگشتند، همچنانکە در مهاباد درمیتینگ بیش از ١٠٠ نفری ١١ اسفند ١٣٥٧ چنین شد.
حرفها و نوشتارها زیادند، ولی برای اثبات نوشتەام در این مقطع در سال ١٣٥٨، اشارە بە یک مسئلەی مهم اشارە مینمایم، کە: در اولین انتخابات مجلس بررسی قانون اساسی بە جای “مجلس مؤسسان” کە استانی هم بود، زندە یاد دکتر قاسملو اولین رأی استان آذربایجان غربی را آورد و اولین نمایندەی منتخب کورد و تورک و اولین نمایندەی لائیک و دبیرکل حزب دموکرات کوردستان (ایران) بود. بدونە شک اگر اجازە میدادند بە آن “مجلس” برود، مخالف خیلی جدی “ولایت فقیە” و خیلی از مفاد دیگر تحمیلی بر پیش نویس تا حدی مترقی قانون اساسی میبود، و در فراکسیون مخالف حزب جمهوری اسلامی جایی میگرفت. .
برای بیشتر سطور خانم قوربانی و هم اندیشانش و کامنت نوسان در راستای آن تفکر، سخنان زیادی است کە لازم است نسل جوان بدانند، ولی نوشتار طولانی خواهد شد.آقای دکتر کاظم علمداری کە بە درستی بە فدرالیسم در ایران چند ملیتی باور دارند و من در گفتگو با آقای عیلزصا میبدی از ایشان شنیدەام، بقیە بیشتر همفکر خانم قوربانی هستند، متأسفانە.
پیشنهاد میکنم این عزیزان فارس یا غیر فارس “مرکزگرا ” و “تمامیت خواە” با تاریخ، با دیدە و فکر جدید، همانند آقای مهدی جلالی تهرانی، کە باجسارت فراوان، بعد از حملەی فاجعە آفرین موشکی ٨ سپتامبر ٢٠١٨ برابر با ١٧ شهریور ١٣٩٧مطالعەی چند وجهی را در برنامەتان قرار دهید و بە مانند وی کە میگوید و مینویسد: کە قبل از آن موشک باران خونین، پیشمەرگەهای کوردستان را “تروریست” فرض میکردە، بەجای رسیدە کە بەحق این نیروی تاریخی حدود ٨٠ سال مبارزە برای حقوق “قدغن” هائی کە اشارە نمودم و دموکراسی در ایران را در کارنامەی مبارزاتی طولانی مدت آنان را،خوب برمیتابد و واقعگرایانە تحلیل میکند کە میگوید: اگرارتشی واقعا” مردمی و فداکار برای آیندەی ایران ، نوسازی شود، لازم است پیشمەرگەها در ساختار اصلی آن قرار گیرند، نقل بە مفهوم،
خواهشمندم تاریخ کوردها را از نوشتار، گفتار و رفتارو مبارزات با جسارتشان بنگرید. آنان و همەی ملتهای غیر “مرکزگرا” و “تمامیت خواە” کە فقط، برابریطلب، حقطلب، متفاهم خواە، ضد جنگ و ویرانی و کشتار و آزادیخواە هستند و اکثر آنان سکولار و دموکراتاند را دریابید.
در کوردستان، حداقل ٤٤ سال است در برابر رژیم “توتالیتاریسم اسلامی” بە تعبیر من، ایستادەاند و از ١٠ فروردین ١٣٥٨ کە بە اسلامی سیاسی شیعە نە گفتەاند، مبارزەای سالم و مدنی را شروع کردند، ولی جنگها بر آنان تحمیل شد و جویبار خون از وجودشان جاری کردند.
در خیزش و انقلاب “ژن ژیان ئازادی” (زن زندگی آزادی)، “چشم و چراغ ایران” شدند. اما با آنان و “رنگین کمان” کیان پیرفلک جاودانە یاد و مطالبات ملیتهای موجود درایران، در ٤٠ مین هفتەی اعتراضی بلوچستان و ٢٩٨مین شبانروز کوردستان و سایر مناطق دیگر و همەی ایران، چقدرنامهربانی و پیچیدە عملکاری انجام، دادەاند و هنوز هم عدەای بر”تمامیت خواهی” پای میفشارند کە “کژراهە”ای بیش نیست. !!!!؟؟؟
حسن حاتمی، ٩/٧/ ٢٠٢٣ برابر با ١٨ تیر ١٤٠٢