در مورد دو کامنت در سایت ایرانگلوبال. بخش یک
پس از انتشار نوشتەام زیر عنوان، “کوردستان “کابوس” رژیم اسلامی در ایران”، پس از دستگیری جمعی از فعالان مدنی در شرق کوردستان و خارج از آنجا، در سایت وزین ایرانگلوبال، دو نفر از نویسندگان محترم این سایت، دو کامنت کوتاهی نوشتند. پس از مدتی برآن شدم کە نظر خودم را، در رابطە با آن کامنتها بنویسم تا نوعی دیالوگ نوشتاریی برقرار شود و نظرات متفاوت مد نظر قرار گیرند. شاید از این طریق بتوانیم، هم رویداداهای حقیقی- نە حاکمیت ساختە- را بیشتر بشکافت و هم بتوان ذهنها را بەسوی آن نظرات جلب کرد، و قضاوت را بە خوانندگان و دلسوزان آزادیخواە، دموکراسی طلب و حقمدار سپرد.
چون هر دو کامنت هم، از آن برادران خودم کە کورد و تبار کوردی دارند، نوشتە شدە است؛ لذا جای تأمل بیشتر میطلبد. عزیزان آقای عارف شیخ احمدی گرامی و محسن کوردی – کە ازتبار کوردها در خراسان است-. اول ازنوشتەی کاک عارف شروع میکنم کە نوشتە است:
“برای بەڕێز و خۆشەویست جەنابی کاک حەسەن حاتەمی
دەستەکانت خۆش بێ.
بی گمان سرزمین کوردستان جولانگاه هیچ اشغالگر شوونیستی نباید باشد. هارت و پورت شاهی و شیخی تنها اسلحە است.
انتقاد بندە و بخش زیادی از مردم کوردستان از احزاب کورد، عقب نشینی در برابر شوونیستهاست، نە اینکە دشمن برادران و خواهران خودمان باشیم. الحمدوللە، نسل جوان کورد هم پتانسیل و تواناییهای لازم را دارد و هم با خوانشی مدرن با افکار متحجرانەی تمامیت خواە برخورد خواهد کرد.
شکاوە بێ ئاڵای کوردستان
هەرسەرکەوتوو بێ نەتەوەی قارەمانی کورد”
* * *
با سپاس و تشکر از لطف کاک عارف گرامی، من هم مینویسم:
رێز و خۆشەویستی پتر بۆ جەنابت کاک عارف شیخ احمدی
سەرت خۆش بێ.
جای خوشحالی است کە، با کاک عارف گرامی، با در اهتزاز بودن پرچم کوردستان و موفقیت ملت قهرمان کورد، در نوشتەاشان همنظریم.
در مجموع با کامنتت ایشان موافقم. اما در مورد این بخش از نوشتەاش کە، “عقب نشینی احزاب کوردی در برابر شونیستها و دشمنی با برادران و خواهران خودمان” خیلی متعجب شدم!!!
چون حزبی کە من افتخار عضویت آنرا دارم (حزب دموکرات کوردستان)، بیش از ٧٥ سال است در سخترین شرایط تاریخ حضور پر افتخار و حقوق مداری خودش- علیرغم جذر و مدهایی سیاسی و تشکیلاتی- درمدت ذکر شدە، از هر فرصتی برای مطرح کردن و خواستهای ملی- دموکراتیک برای مردم کورد و ساکنان کوردستان دریغ نکردە است. برای تحقق اهداف ملتش و “تلاش برای تفاهم” را در برهەهای مهم مبارزاتی انجام دادە است. من کە خودم بیش از ٤٠ سال است برای حقوق اساسی کوردها در ایران و خارج از آن همراە با هزاران رفیق مبارز، فعالیت داشتە و دارم، این “عقب نشینی احزاب کوردی در برابر شونیستها” و مخصوصەن “دشمنی با برادران و خواهران خودمان” نمیبینم. بلکە برعکس این همە فداکاری و مبارزە در برابر دو رژیم “استبداد مدرن شاە” و “استبداد واپسگرای دینی” کە نادیدە گرفتە میشود، متعجم!!! و جای پرسش فراوان دارد؟؟؟
برای کمک کردن بە این بحث، برای جوانان و علاقمندان بە جنبش حقطلبانەی شرق کوردستان، و افکار عمومی و کسانی کە این سطور را مطالعە میکنند، لازم میدانم مختصری در مورد تاریخ و فعالیتهای حزب دموکرات کوردستان در هر دو زمان سلطەی رژیمهای شاە و ولایت مطلقەی فقیە اشارەای داشتە باشم.
بعد ا ز جنگ جهانی دوم و فرصتی پیش آمد، کە در بخشی از سرزمین شرق کوردستان، جمهوری کوردستان بە ریاست جمهوری یکی از نخبگان زمانە (قاضی محمد)، همیشە جاوید، و همفکرانش در حزب دموکرات کوردستان – کە خودش آنرا رهبری میکرد- تأسیس شد. سپاە ملی (پیشمرگە) را، در تاریخ مبارازاتی ثبت کرد، کە ملا مصطفا بارزانی زندە یاد و یکی از ژنرالهای جمهوری کوردستان، فرماندهی آن سپاس را بعهدە داشت. خوشبختانە در اثر مبارزات مداوم و جنبشهای آزادیخواهی ملت کورد و حق تعیین سرنوشت در این مدت مدید، پیشمرگە نامی آشنا در همەی کوردستان، منطقە و جهان است.
پرچم کوردستان نیز کە ابتدا در جنبش “خۆیبوون”، در سال ١٩٢٧ در بخشی از شمال کوردستان، در جنبش جمهوری آرارات بە اهتزاض در آمدە بود، با نشانی متفاوت درسال ١٣٢٤ در مهاباد بر بام ساختمان دادگستری دگر بار بە اهتزاز درآمد. بعد از سال ١٩٩٢ نیز، پس از انتخابات آزاد پارلمانی در جنوب کوردستان و اعلام فدرالیسم، پرچم کنونی کوردستان زمان “خۆیبوون” بر بنای پارلمان منتخب و ادرات حکومت اقلیم کوردستان و مخصوصەن روی قلب همەی آرزومندان کورد کە پرچم را بخش مهمی از هویت خود میدانند، در زندگی روزمرە یا مراسمهای ملی و تاریخی روی قلبشان، همچون مدالی پرافتخار و هویت ساز، قرارمیدهند. پس هم پرچم و هم پیشمرگە اکنون نام و نشان آشنای جهانی هستند. خصوصەن بعد از سرنگونی “حکومت اسلامی عراق و شام (داعش)” مخوف – همزاد رژیم اسلامی در ایران- و…
تحصیل بە زبان مادری را درمدارس کوردی تازە بنیاد در منطقەی “دولت جمهوری کوردستان”، رسمی، رایگان و اجباری اعلام و عمل کردند. مدارس دخترانە در مهاباد، اشنویە و بوکان، گشودە شدند. مدارس شبانە هم برای بزرگسالان اجباری شد. حزب دموکرات زنان کوردستان، همردیف حزب دموکرات کوردستان در ٢٤ اسفند ١٣٢٤ (١٩٤٦)، در مهاباد پایتخت تأسیس شد. فهرستی زیاد دیگری از دستاوردها را متیوان نام برد، ازجملە: روزنامەها و مجلات کوردستان، “هاواری نیشتیمان” برای جوانان و “گروگاڵ” و “هڵاڵە” برای بچەها، قرارداد دوستی و مودت میان حکومت ملی آذربایجان و جمهوری کوردستان و… را، میتوان نام برد.
پس از جمهوری کوردستان و ئیعدام نا عادلانە و ضد انسانی قازیها و شماری دیگر از فرماندهان نظامی و مسئولان آن جمهوری در مهاباد، بوکان، سقز و… فعالین و فداکاران حزب دموکرات کوردستان را نا امید از شکستها نکرد.- کە عمدترین خطا دراثر پدید آمدن پدیدەی جنگ سرد و تخاصم بعد از جنگ متفقین، مسالمت جویی کە رفتار پیشوا قاضی محمد ویارانش بود و سوء استفادە، رژیم پهلوی دوم (محمد رضا شاە) کە بە حساب زیرکی نخست وزیرش (قوامالسطنە) قلمدا نمودند!؟ بەوقوع پیوستند -.
مبارزین و فداکاران حزب دموکرات کوردستان، تلاش و کوشش چند جانبەی، سیاسی ( بازسازی تشکیلات حزب و گسترش آن بە فراتراز قلمرو جمهوری کوردستان)، مدنی ( دفاع از رفراندوم زندەیاد دکتر محمد مصدق در انحلال مجلس شانزدەهم و شرکت در انتخابات مجلس هفدەهم و پشتیبانی از کاندیداتوری زندە یاد، صارم الدین صادق وزیری و رای آوردن این حقوقدان برجستەی کورد، و راە ندادنش بە مجلس و گذاشتن امام جمعەی تهران، آخوند حسن امامی بە جای وی)، و فعالیت حضور نظامی (پیشمرگان در میان مردم) در سالهای ١٣٤٦- ٤٧، و مبارزەای پر از جان گذشتگی و شهید شدن بیشترین رهبران جنبش کوردستان در آنزمان. دستگیری های گستردە در کوردستان، در سال ١٣٣٨ – برای تثبیت حاکمیت کودتایی، بە سان کنونی در ٤٢ سالگی حاکمیت اسلامی – و محکومیت جوانان دورەی جمهوری کوردستان، زندە یادان، عزیز یوسفی، غنی بلوریان، دکتر علی مولوی و رحمت شریعتی بە اعدام – کە با اعتراضات حقوق بشری جهانی اجرا نشدند-، زندگی در زیر یوغ “حکومت نظامی اعلام نشدە” یا روی دیگر آن سکە “امنیتی کردن کوردستان”، خصوصەن در مهاباد پرامید فعالان دموکرات، در تشکیلات مخفی، زندانهای رژیم، آوارگی و فعالیت در جنوب کوردستان و برگزاری ٢ کنگرە و ٣ کنفرانس در دو سوی کوردستان شرقی و جنوبی، بخشی از اقدامات مهم سە دهەی حزب دموکرات کوردستان بعد از جمهوری کوردستان بودند.
با این پیشینەی مبارزاتی و با جوهرەی جمهوری کوردستان، حزب دموکرات کوردستان (ایران) متینگ بیش از ١٠٠ هزار نفرە در ١١ اسفند ١٣٥٧ در ستادیوم ورزشی مهاباد برگزار کرد. این بارهم بزرگمرد و نخبەای دیگر کە در مکتب جمهوری کوردستان، سیاست را زندگی کردە بود و سازمان جوانان کوردستان را در اورمیە در سن ١٦ سالگی بنیاد نهادە بود، بعنوان دبیرکل حزب دموکرات کوردستان، منطقیترین و سیاسیترین سخنان را همزمان با یپشنهادهای اجرایی و حقوق مدار برای جامعەی کثیرالمللەی ایران، برزبان راند. وی شعار معروف “دموکراسی برای ایران و خودموختاری برای کردستان” کە شعار استراتژیک آنزمان حزب بود و در کنگرەی سوم در سال ١٣٥٢ (١٩٧٣)، تصویب شدە بود، بعنوان راە حلی معقول برای ادارەی آنزمان ایران را با توجە بە وضعیت موجود، پیشنهاد کرد. او، زندەیاد دکتر رحمان قاسملو بود. انسانی تحصیل کردە و خود ساختە دراورمیە، تهران، پاریس، پراگ و آموختن حدود ١٠ زبان غیرە کوردی و…
دربارەی این مبارز راە آزادی و حقوق ملی، در کتاب نگاهی بە جنبش چپ از درون، نوشتە شدە است کە آقای حمید شوکت در مصاحبە با آقای مهدی خانبابا تهرانی از وی میپرسد: آیا دکتر قاسلمو را برای اولین کاندیدای ریاست جمهوری در نظر نداشتید؟ جواب میدهد: بلە. از همە پیشنهادها بهتر بود. ولی بە ٣ دلیل با توجە بە قانون اساسی جدید امکان نداشت. یک، لائیک، دو، سنی و سە، رهبر یک حزب سیاسی.
– نقل بە مفهوم-
آنزمان در ٢٦ بهمن ماە نیز کوملە انقلابی زحمتکشان مبارزەی علنی را آغاز کرد. دفتر استاد شیخ عزالدین حسینی، همیشە جاوید، راە اندازی شد کە فعال و تلاشگر بود. تشکیلات مکتب قرآن، مرحوم احمد مفتیزادە، بە تنهایی حداقل حدود ٦ ماە رویکرد نزیک بە سلطەگران تهران و قم داشت، ولی آزادنە در کوردستان فعالیت میکرد. چریکهای فدایی خلق- شاخەی کوردستان، حزب تودەی ایران- سازمان ایالتی- مجاهدین خلق ایران، سازمان پیکار، اتحادیەی کمونیستها و… در شرق کوردستان دفاتر داشتند. زندگی در پلورالیسم سیاسی و حزبی، ظرفیت دار، آرام و مفیدی در شرق کوردستان وجود داشت. و…
حسن حاتمی
ادامە دارد