می توانم شوهران دگری برسر شوهرم بیاوارم اما علاقه ندارم چهار شوهر داشته باشم. شنو محمد

چرا من این مقاله را ترجمه می کنم؟ در صورتی که معمولا فرصت نمی کنم، حتا مطالبی که خود به آنها باور دارم و به زبانهای دیگر نوشته ام که باید به هر زبانی ترجمه شوند،

و در دسترس همه قرار گیرند، انجام نمی دهم! من این نوشته را با تیتر فوق به آن اندازه مهم تر می دانم که همه کارها را کنار می گذارم و می خواهم آن را برای علاقمندان به فارسی بر گردانم. جالب تر از همه آن است که این مطلب توسط دختری فهمیده و اهل مطالعه کرد که تقریبا بیش ازنیمی ازعمر اولیه اوتربیت عربی و اسلامی داشته است، نگاشته شده و درک وفهم این نویسنده مبارز وعزیز درآنجا نشان داده می شود که او در اول مطلب، آورده است: “این نوشته برای آن کسانی است که به محتوای موضوع پی می برند”. بله دقیق درست گفته وجلو سوء تفاهم و کمنتارهای قرون وسطائی را بسته است. این شیوه تربیت مرا بیاد بزرگترین جانی در تاریخ بشریت، شیخ صادق خلخالی، در ایران انداخت که فرزند برومند او دکتر فاطمه صادقی محقق است که ازآن تربیت خشک اسلامی چه درآمده است؟. در واقع اگر خانم شنو محمدی این مقاله را در کشورهای اسلامی منتشر می کرد، احتمالا از طرف ملاهای مغز متحجر و مرد سالار چندین بارمحکوم به سنگسار می شد وبدون شک اورا می کشتند. همان نوع حکم فتوای سنگسار که حدود 6 سال پیش 17 ملای پیشنماز در اقلیم کردستان، یکی از شعرای نامدار زن کرد در کردستان عراق را که شعری از یک مرد را فقط تفسیر کرده بود به سنگسار محکوم کرده بودند. خوش بختانه این حکم احمقانه با درایت و شعور بالای سیاسی رهبر محترم اقلیم کردستان نه این که اجراء نشد، بلکه او پیشنهاد داد، اگر آن ملاها فتوایشان را پس نگیرند، ماهی صدهزار دینار جیره پیشنمازی، قطع شود! جالب است که از آن روز تا کنون، پیشنمازی جرأت نکرده که فتوا بنویسد. نه از ترس زندان و شکنجه و غیره چون این چیزها برای چنین کاری وجود ندارد، بلکه فقط برای طمع معادل صد دلار آمریکائی در ماه. یعنی دین آنها فقط صد دلار آمریکائی ارزش دارد، نه بیش! در غیر آن صورت نویسنده این مقاله خانم محترم شنو محمد نیز ده ها بار فتوای سنگسار می گرفت. البته ناگفته نماند ترجمه این مطلب یک نوع عبرت باید باشد وهم میهنان فارسی خوان باور مند بویژه زنان محترم یک کمی بیشتر مطالعه و پرسش کنند. آیا راه درست است و یا به هندوستان است؟! اکنون بپر دازیم به ترجمه:

“همسر عزیزم … ای آراسته ترین(زیباترین) مردجهان برای من، بسیار علاقه دارم که شوهر دیگری برسرت بیاورم، مانند خیلی اززنان مسلمان که دارای دوشوهر یاسه و یا زیادتر اند! و تنها من خودم چهار شوهر داشته باشم! آخر من چه چیزاز آنها کمتر دارم. منهم می خواهم مانند آنها باشم”. (البته بنا به آیات قرآن مجید مردها حق دارند چهار زن بگیرند، نه زنها. من نمی دانم چرا ایشان این طور نوشته اند؟ شاید منظور بر عکس آن بوده که درست است و قابل فهم. زنان ما چه چیزی از مردان کمتر دارند؟ این کامنت داخل پرانتز از مترجم است)

“اگر راستش را بخواهید خودم هم نمی دانم این چه عادتی است (دلیلش چه هست)!!! احتمالا دلیلش این عادت است که من از نظر روابط جنسی از تو سیر شده ام و علاقه دارم به مردهای دیگر، چون من نمی توانم بتو خیانت کنم، ناچارا این راه را بر می گزینم. برای جلو گیری از خیانت می روم و سه شوهر دیگر می گیرم (انتخاب می کنم). یا به این دلیل که من نتوانم ترا طلاق گویم، زیرا مهریه زیادی در عقدنامه ذکر شده!

ببخشید خودم هم نمی دانم دلیل اش چیست که این گونه تصمیم گرفته ام. اما این را می دانم که خیلی مایلم چهار شوهر داشته باشم و به دلخواه خودم هر شبی پیش یکی ازآنها بخوابم! احساس می کنم داشتن چهارشوهر بیحد زیباباشد! هنگامی که ازکار برمی گردم، یکی از آنها پاهایم را بشوید، یکی دیگر از آنها یک لیوان آب سرد برایم بیاورد که از خستگیم کاسته شود و یکی دیگر پیشم بنشیند و دست بگردنم بیاندازد و با من حرف بزند، چهارمی مانند خدمتکار جلویم بایستد و منتظر باشد، به اوکاری بسپرم که آن را انجام دهد! بهر حالاین نیز طبیعی است که این کارها حسادت و بخیلی درمیان آنان بوجود خواهد آورد و منجر به جنگ و دعوا می شود، به شیوه ای که هر کدام از آنها احساس کنند که من اورا بیشتر از بقیه دوست دارم.

(…………. در اینجا ناشر از نویسنده و خوانندگان عزیز معذرت خواهی نموده که دو بخش کوچک را حذف کرده است …..)

مرا ببخشید اگر شبی از شبها نوبت یکی را رعایت نکردم و پیش شوهر دیگری رفتم و یا در بغل تو بودم ورفتم بغل شوهر دیگرم. تو خودت می دانی که آنها نیز شوهر من هستند، آنها نیزمانند تو چشم انتظار مرا می کشند، مانند تو نیازشان به من است. به تو اطمینان خواهم داد تاحد امکاناتم درمیان شماها(شوهران) رعایت عدالت را خواهم نمود و هر شب نزد یکی از شماها می خوابم. اگر شبی نوبت شوهری را رعایت نکردم، نشانه آنست که او وظیفه خود نسبت به من را کاملا انجام نداده است و این یک نوع سزا دادن یا تنبیه است که دفعه دیگر از دستورات من سر پیچی نکند.

شوهر عزیزم، تو باید مطمئن باشید که من تا آن اندازه بی وجدان هم نیستم که علنا با مردان دیگری همخوابگی کنم. به آن اندازه احساس دارم، اگر چنین کردم، هیچوقت کاری نمی کنم که تو ما را ببینید و هر دفعه خودم را پنهانی پاک می کنم که تو احساس ناراحتی درونی نداشته باشید و دلشکسته نشوید. چونکه اطمینان دارم که این مسئله عهد وپیمان شکنی در میان مردم بسیار عمیق شده و ریشه دوانده است وآنطور احساس می شود که مرتکبین کم ارزش و سبک اند. مطمئن باش من بهیچوجه اجازه نمی دهم تو ناراحت شوید، زیرا من ترا دوست دارم.

بعد از آنکه با شوهران دیگر همخوابگی کردم، فوری پیش تو خواهم آمد و دستهایم را به گردنت می آویزم و به تو خواهم گفت: “عزیزم … عشق من … ترا از همه دیگر شوهرانم بیشتر دوست دارم… من ترا با همه جهان عوض نمی کنم… هنگامی که با تو هستم از همه خوشتخت ترم. من ترا دوست دارم و من از شوهران دیگرم ترا بیشتر دوست دارم!!

بهر حال من دیگر این را از تو (خواننده) پنهان نمی کنم که همین ها را به شوهران دیگرم خواهم گفت بطوری که هیچکدام احساس نکنند که من آنها را دوست ندارم.

عزیزم، توتنها به آن رازی شو که من شوهر دیگری بسرت بیاورم به تو قول خواهم داد که یک خانه بزرگ برایت می خرم که چهار اطاق داشته باشد و هر اطاقی برای یکی از شما. اما تو اطمینان داشته باش که من بهترین اطاق را به تو خواهم داد یا تو خودت انتخاب کن که کدام اطاق را دوست داری عزیزم. خواهی دید و احتمالا تعجب خواهی کرد که نسبت به تو خیلی مهربانم و تا چه اندازه ترا دوست دارم…!! تا چه اندازه بتو نزدیکم…!! تا چه اندازه فایده و رفتار و منش بزرگ ترا می دانم!! من حاضرم همه کاری برای تو انجام دهم عزیزم.

مرا ببخش اگر روزی از روزها به دلیل عوض کردن هوس و دوست داشتن با شوهران دیگرم با تو میل سرد می شوم، آخر آنها نیز مانند تو شوهر من هستند…!! آنها نیز دلشان می خواهد من آنها را دوست بدارم، برای آنکه احساس کنند که شوهر من هستند..!! احساس کنند که زنی و همسری دارند که دوستشان دارد احساس مسئولیتی دارم که نوازش کنم آنهارا ..!”

این مقاله کوتاه و با معنی به زبان کردی 82,506 بار دید ه شده است و حدودا 38 نفر در زیر آن کامنت نوشته اند که اکثرا شهامت نویسنده را ستایش کرده اند.

نویسنده مطلب شنو محمد مترجم دکتر گلمراد مرادی

dr.g.moradi41@gmail.com