جوانان انتحاری، هرگز رنگ حوریان بهشتی رابچشم نمی بینند!! (1)
این جمله فوق را من ازخود نمی گویم، بلکه سند برای آن دارم، خودپیامبر اسلام و سند زنده ازخود همین آیت الله ها برای مثال، آیت الله عظما مکارم شیرازی که بعضی ازسران رژیم دست او را می بوسند. باوصف نوشتن 77 جلد کتاب در مورد اسلام، ولی او خود اصلا به بهشت وحوریان بهشتی باورندارد. پرمسلم است که من هیچگونه دشمنی بادین اسلام، بعنوان بخشی ازفرهنگ پدران مان ندارم، واما اطمینان می دهم که تاروزی زنده ام، بانیرنگ، حقه بازی، دروغ، سفسطه وکلاه برداری دشمنی آشتی ناپذیر دارم.
جوانان پاکدل به هر چه این آدم های بی مسئولیت در برابر جان عزیز انسانی می گویند، باور دارند.
هم میهنان عزیز، شما که تبلیغ برای انتحار می کنید، آیاحاضرید برای انتحار، فقط نام نویسی کنید؟ من شک دارم، نه اینکه انتحار نمی کنید، بلکه این کار رانیز انجام نمی دهید! این موضوع تیترمقاله را باصراحت می گویم، بهشت بی بهشت ودوزخ بی دوزخ! متمنی است اگرپرسشی در این زمینه بود، بی واهمه بپرسید وبه آدرس ای میل زیر بفرستید. مطمئنا درحد توان به همه پرسشها پاسخ منطقی داده می شود. این مسئله کاملاواضح است که برخی ازخوانندگان محترم دراین باره زیاده ازحد پرسش دارند، اما بدلایل زیرین مطرح نمی کنند. احتمالا فرصت ندارند و تا حدی هم خودداری می کنند که بپرسند. معمولا نکاتی که ذکر می شود، در طرح پرسشها مؤثرند: اولا عادت و تعلیم و تربیت 1400 ساله که ازپدران به ما رسیده است، بطوری که به بخشی ازفرهنگ ما تبدیل شده و باآن رشدکرده ایم وسخت است واقعیت راپذیرفتن. اگرکمی شهامت نشان داده شود واعتراف کنیم که همه چیزدان نیستیم، تقریبا نیمی ازمشکلات حل شده و آن وقت است که انسان کنجکاو می شود و به مطالعه گرایش و علاقه نشان می دهد و هرنوع مطلبی را می خواند ودیگر احساسی رد یا قبول نمی کند، بلکه از روی منطق، این کار را انجام می دهد و در نتیجه دیگر کسی برای اعمال انتحاری حاضر نمی شود. دوما بنا به رسم و رسومات مشرق زمینیها پرسش راخیلی ابتدائی می بینند. بهمین دلیل نمی خواهند آن را مطرح کنند. در صورتی که پرسش هرچه ابتدائی باشد طرح وپاسخ به آن، واقعیت رابیشتر روشن می کند که امکان دارد، پاسخ به آ نهابرای پرسش شونده نیزسود مند باشد. سوما به دلیل انجام کارهای ضروری تر، فرصتی دست نمی دهد که با خیال راحت پرسشهارا مطرح کنند و بسیاری نکات دیگر که در این پرسشها مؤثرند، در این جا لازم نیست همه را بنویسم. چیزیکه بایستی گفته شود اینست که همه وعده و وعیدهای بهشت وحوریان بهشتی دروغ محض است و به یقین تبلیغ بهشت در میان مردمان ساده و پاکدل برای راحت طلبی و گرفتن جا و مقامی است. ما نام این را می گذاریم، بی مسئولیتی و لاقیذی. در رابطه با نفی آخرت خیام می گوید: باز آمدنت نیست چو رفتی رفتی. در ادامه او با لقب حجت الحق درباره بهشت و حوریان بهشتی، گفته است:
گویند: بهشت و حور و کوثر باشد، جوی می و شیر و شهد و شکر باشد؛
پرکن قدح باده و بر دستم نه، نقدی زهزار نسیه بهترباشد.(ص97 بیت 89)
کسی اینگونه درمورد بهشت وحوریان بهشتی حرف می زند، دانشمندی درامور اسلام است که او راحجت الحق گفته اند. اطلاعات او درمورد اسلام واقعا بسیار عمیق بوده است. انتحاریون عزیز،حد اقل به قول خیام کنید که مردی، فیلسوف وآئین شناس بوده وحتا بیشتر از یک آیت الله درمورد دین مطالعه بیطرفانه داشته است. اگربهشتی باحوریان بود، مطمئنا او نمی گفت: این نقد بگیر ودست ازآن نسیه بدار، کآوازدهل برادر ازدور خوش است. واقعا حیف جوانیست که به خاطر وعده های پوچ دست به انتحار می زنید و حتا برای آن نام نویسی می کنید. با تأسف می دانم آنچه که در نتیجه نیم قرن مطالعه و تحقیق بیطرفانه، می گویم و می نویسم کمترین سودی را دارد، زیرا آن کسانی که حاضر به انتحار می شوند، کمترین علاقه ای به مطالعه و تحقیق درباره آنچه که معتقد اند یا به آن ها تلقین شده است، دارند. اما من این را بدون هیچگونه چشم داشتی برای آن دسته از والدین محترمی که فرزندان احساساتی دارند، می نویسم، آن ها که فرزندان دلبندشان در دام گروه های افراطی افتاده اند وبرای آن شخصیتهای دمکراتی که می خواهند تغییر مثبتی درامور تعلیم و تربیت داده شود و خودرا بخشی لاینفک ازجامعه می دانند.
احتمالا متعصبین و بویژه آخوندها که زیاد بظاهر علیه “می” تبلیغ کرده و می کنند، دست به توجیه
گری بزنند. می توانید، خیلی مؤدبانه بپرسید، گربهشت وحوریان بهشتی درست هستند، پس چرا پیامبر اسلام در این دنیا برای خوشگذرانی با زنان و دختران زیباو بسیار جوان زیاد حول می دادند؟! این مسئله برای باورمندان روشن است، اگرفقط یک نفر بهشت برو باشد و آن پیامبر اسلام است. پس چرا در این دنیای فانی 20 تا زن گرفت و آنهم اکثر زنهای خرد سال و زیبا؟ حالا امکانش هست متعصبین، بگویند، برای اینکه مردان در جنگ کشته می شدند و زنان نیاز به حمایت داشتند، خوب چرا عایشه زیبا 7یا 9 ساله دختر ابوبکر صدیق؟! او که نیازبه کمک نداشت! یاجویره یهودی که پدر و شوهر وبرادرش به دست سپاهیان پیامبر کشته شدند و زینب زن پسر خوانده خود پیامبر بود! ازاین 20 زن که علی دشتی نام می برد و 9 تای آنها عقدی بودند فقط یکی ازآنها بنام سوده که شوهراو سکران ابن عمرو درحبشه مرده بود آنهم بخاطر نگهداری از چهار طفلش بعد از مرگ خدیجه مجبور بود بگیرد. فیلسوف ورباعی سرای بزرگ، خیام، درقرن 5و6 هجری قمری با شهامت ویژه ای بهشت ودوزخ راخواب وخیالی می دانسته است واگر اکثریت مردم مسلمان اهل مطالعه بودند قطعه بزرگ خیام و حافظ و غیره به اندازه ناخن دست و پا بود. همان بلائی که برسر برخی از آثار ذکریا رازی درقرن 4 هجری قمری آمد. قضیه انتحار ازهمان دوره اول آمدن اسلام رواج یافت ودر دوره اسماعیلیه و حسن صباح، دوست خیام به اوج خود رسید. بهر حال چه افرادی دست به انتحار می زنند؟ اغلب جوانان کم تجربه و احساساتی. واژه اغلب بکار برده شده. من تا کنون نشنیده ام که سن انتحاریون از چهل ببالا باشد!! پس همه جوان و کم تجربه هستند.
کسانی که دست به انتحار می زنند سه دسته اند:
اولین گروه یا دسته جوانان احساساتی وکم تجربه. دومین گروه جوانان محروم از لذات زندگی دراین دنیا. سومین گروه افراد متعصب و افراطی و خوش باور بحوریان بهشتی. هدف اصلی این سه گروه انتحاریون رسیدن به بهشت و حوریان بهشتی است. اینها هر گز نمی پرسند که چرا افراد خانواده موعظه گران اصلا حاضر به انتحار نیستند؟ همه افراد این سه گروه علاقه ای بمطالعه و بیشتر درک کردن ندارند و اکثراهل تقلید اند واغلب مانند آیت الله خمینی قصی والقلب اند. کشتن انسان های بی گناه مانند مورچه است و آنهم بخاطر رفتن به “بهشت و همنشینی با حوریان بهشتی”.
امروزه اززمان قدرت گرفتن آیت الله ها برای انتحار غیرمستقیم تبلیغ می شود ودرگوشه وکنار اخبار روز، می شنویم ومی خوانیم که جوانی موتور سوار (در این دنیا محروم) و غیره درافغانستان، مصر، پاکستان وحتا در قلب اروپا، اگر خود را با چند “کافر” بکشد! وعده رفتن به بهشت وحوریان بهشتی داده می شود. بدبختی این انسانها ازآنجا آغاز می شودکه اولا؛ اکثرا اهل مطالعه نیستند. از همان بچگی آنهارا غیرمستقیم عادت می دهند که به مطالعه علاقه نداشته باشند. یعنی درتاریخ تولدها و اعیاد برای بچه ها، بجای کتاب عکس، نقاشی وچیزی برای خواندن، خریده شود، وسایل بنجل و پلاستیکی اسباب بازی و تانک و تفنگ و وسایل مذهبی می خرند. پس از همان اوایل تربیت بچه، در حقیقت سنگ بنای انتحاری در بعضی ها، گذاشته شده و بدین شیوه جلو رشد افکار گرفته می شود. جوانان بجای اینکه بفکر درست و سالم کردن جامعه باشند درفکر بدست آوردن پول و ثروتمند شدن به شیوه آسان هستند. برخی ازنوابغ آنهابه انواع ورزش روی می آورند واغلب موفق نیز می شوند. بعلاوه، بعضی از آنان باورمند هم می شوند. اکثر، بغیر ازسیاسیون، می خواهند برای آن ها تصمیم گرفته شود وچون از بچگی هیچ علاقه ای در آن ها برای مطالعه بوجود نیآمده و درباره جهان پیرامون اطلاعات اندکی دارند، لذا هر کدام از معتقدین دارای یک مقلد هستند که از او خیلی ساده تقلید می کنند. چون این مقلدین و نظیر آن ها بسود خودشان عمل می کنند، بنابر اطلاعات دقیق وعده های فراوان بشنونده داده می شود که هیچکدام واقعیت ندارد. من می دانم که این مطلب را بندرت این جوانان مایل به انتحار می خوانند، چون آن هارا خیلی کم، آنگونه که در پیش اشاره شد، بخواندن عادت داده اند. من مکررا تکرار می کنم واین را می نویسم برای آن والدینیکه بامسئولیت، فکرمی کنند، خطری وجود دارد، که یکی ازفرزندانشان، باوعده های زیادحوریان بهشتی، گرایش به انتحار نشان دهد. والدینیکه در برابر فرزندان دلبند خویش، احساس می کنند که باید برای تشکیل جامعه سالم آنهارا ازنظر فکری سالم باربیاورند، موظف اند که بادقت فرزندان کم تجربه را دوستانه و باعشق وعلاقه برخذر دارند و ازجوانان باشدت احساساتی با افکار انتحاری مواظبت کنند. فراموش نکنیم فرزندان از ما نخواسته اند که آنهارا به دنیا بیاوریم، ماخود باعشق وعلاقه این کاررا کرده ایم. پس موظف به مواظبت از حتا نا آرامترین آنان هستیم. عین این جمله رامن حدود 25 سال است که برروی کارت ویزیتم برای مشاورخانواده وحمایت از نوجوانان نوشته ام. بی توجهی درتعلیم و تربیت اولیه، عاقبت، بعضا نه همه انتحاریون ازآن درمی آید. پس شما والدین بامسئولیت درساختن جامعه سالم و دمکرات وظیفه بسیار مهمی در پیش دارید.
دکتر گلمراد مرادی
dr.g.moradi41@gmail.com