دیپلمات بمب‌گذار، دفترچه‌های مرموز و خواب‌های آشفته

دیپلمات بمب‌گذار، دفترچه‌های مرموز و خواب‌های آشفته
تیر ماه گرم ۱۳۹۷، در یک اتومبیل پژو ۳۰۸ به شماره پلاک VJU061، “شاعر”ی به نام مهرداد عارفانی از بروکسل به سمت پاریس حرکت می‌کرد. در جیب او دو تلفن همراه بود. یکی که به شماره‌ ۲۶۱۴ ختم می‌شد و دوستانش از آن خبر داشتند؛ دیگری با چهارشماره‌ آخر ۱۷۹۱ که عده‌ معدودی از آن خبردار بودند.
علاوه بر این دو شماره تلفن بلژیکی، یک سیم‌کارت اتریشی نیز در خانه منتظر او بود. هم زمان یک “دیپلمات” سفارت جمهوری اسلامی در اتریش به سمت مرز آلمان می‌راند تا به لوکزامبورگ برود.
نقطه اتصال شاعر به دیپلمات در این داستان بمب است؛ یک دستگاه انفجاری کوچک اما مرگبار که زوجی به نام‌های نسیمه نعامی و امیر سعدونی مامور بودند تا از لوکزامبورگ حمل کنند و با کمک مهرداد عارفانی در یک همایش سازمان مجاهدین خلق منفجر کنند.
مهرداد را بسیاری در سازمان مجاهدین می‌شناختند. رفت‌وآمد او به سالن همایش به‌راحتی صورت می‌گرفت و کمتر کسی به احتمال نقش او در یک انفجار قریب‌الوقوع فکر می‌کرد.
اما ماموران امنیتی فرانسوی با اطلاعاتی که از پیش دریافت کرده بودند، چنین نظری نداشتند.